از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

چرا مزاحمت ؟

در مورد دلایل  مزاحمتهایی  که برای خانمها  از  طرف  بعضی از 

 مردان (البته نامرد بگیم بهتره ) باید کارشناسان مسایل  اجتماعی و فرهنگی نظر بدن . 

 

 

خیلی وقتا پیش خودم فکر میکنم که آیا  دلیل  کار این افراد تربیت خانوادگی  آنان  است ؟

آیا  قوانین فرهنگی حاکم بر کشور مقصر است ؟ 

آیا نهادهای آموزشی و پرورشی  کارشان ایراد دارد ؟ 

آیا قوانین جزائی در این موارد ناقص است ؟ اصلا آیا قوانینی اجرائی (البته نه سوری ) برای این مزاحمان وجود دارد ؟ 


 

  جالب اینه که بعضی وقتا مردان متاهل از مجردها  بدترند . حرفایی می زنند و کارهایی  انجام میدن که مجردها   پیششون کم میارن .  

 

نظر یکی از دوستام در مورد جزای این افراد این است  که خواهر یا مادر یا دختر یا زن این افراد  را جلوی چشمشان همین بلایی بیاوری که آنان  سر خانمهای  دیگر میارن . 

اونوقت  ازشون بپرسی که چه حالی داری ؟  

اما من فکر  میکنم  کسی که مزاحم دیگران میشه  اصلا غیرت و شرف و  وجدان و  این جور چیزا براش معنی و مفهومی نداره  که حالا بخواد به خاطر مزاحمتی که برای کس و کار خودش ایجاد شده ناراحت بشه . 

 

به قول دوستمون بعضیها طرز پوشش و رفتار خانمها را دلیل  مزاحمت این افراد می دانند . 

 اما مگه مردانی که برای خانمها  ایجاد مزاحمت نمیکنند  همگی کور هستند و قادر  به دیدن این خانمها نیستند ؟!؟!؟  

 

یه چیزی که به قول ادبا   واضح و مبرهن است اینه که  

              اگه در کسی را با کلوخ بزنی در خونتو با  سنگ میزنند .   

 

اما مشکل اینه که کثافت کاری را کسی مرتکب شده و تقاصشو  دیگری  باید بپردازه .

قضیه همون مردی که تو  کثافت کاری و دامن ناپاکی دست همه رو از پشت بسته بود .یه روز که میاد خونه از دختر کوچکش می پرسه : مامانت کجاست ؟ کوچولو هم در جواب میگه  با حسین آقا  رفتن حموم. حالا فکرشو بکنید  زنش که دیگه هیچی .حالا دخترش هم از پدر و مادر عزیزش  الگوبرداری میکنه و خواسته یا ناخواسته پا جا پای آنها میذاره و ... 

پس میبینیم که  :  چوب خدا صدا ندارد    

 

به هر حال این قصه سر دراز دارد ..

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد