از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

از هر دری سخنی ...

خدایا ! تا خدائیش باش ...

اشتباهات گزارشگران(1)

بهرام شفیع

از این هفته سعی داریم تا هر هفته ویژگی های یکی از گزارشگران ورزشی را برای شما کاربران گرامی برزسی کنیم تا شما عزیزان با اشتباهات ، بیوگرافی ، و سوتی های جالب و به یاد ماندنی آنها  بیشتر از پیش آشنا شوید.

اندر احوالات بهرام خان شفیع

او یکی از قدیمی ترین مجریان تلویزیون ایران است و قدیمی ترین برنامه ورزشی را نیز بنا نهاد. برنامه ورزش و مردم را خیلی از ورزش دوستان و مخصوصا فوتبالدوستان قدیمی ایرانی به خوبی به یاد دارند ، همان برنامه ای که در ساعات پایانی شب های یکشنبه به روی آنتن می رفت تا گلچینی از فوتبال های جهان و رقابت تیمهای بزرگ را به نمایش بگذارد، چرا که نه خبری از پخش مستقیم مسابقات فوتبال بود و نه قرار بود اقدامی در این خصوص صورت گیرد، بهرام شفیع با این برنامه در میان مردم جایی برای خود دست و پا کرد و البته گزارش‌های خاص او که همیشه با جملاتی جالب توجه همراه بود، بینندگان را پای تلویزیون میخ‌کوب می‌کرد.

خیلی از آن شب‌ها گذشته و حالا شفیع موهایش کاملاً سپید شده و با ریش پروفسوری برنامه ورزش و مردم را صبح‌های جمعه برگزار می‌کند. شفیع ذاتا مجری جنجال گریزی است و برای همین محمد علی آبادی رئیس سازمان تربیت بدنی که کمتر حاضر می‌شود در برنامه‌ای حضور یابد، به برنامه  ورزش و مردم قدم رنجه می‌کند چرا که می‌داند شفیع حتی یک سوال حاشیه‌ای از او نمی‌پرسد. جالب است بدانید شفیع ریاست فدراسیون هاکی را نیز بر عهده دارد و برای همین علی‌آبادی را بسیار دوست دارد. گزارش‌های شفیع همیشه نکته‌ای دارد تا یک هفته به آن فکر کنید.

سوتی‌های بهرام شفیع

گاف‌های بهرام شفیع با آن صدای گرمش به دل می‌نشیند. او بعضی وقت‌ها در حین گزارشگری‌اش ثانیه‌ها را می‌شمرد. مثلا می گفت: «حالا حدود بیست دقیقه و بیست و یک ثانیه، بیست و دو ثانیه، بیست و سه ثانیه، بیست و چهارثانیه، بیست و پنج ثانیه و بیست وشش ثانیه از بازی می‌گذرد و دو تیم صفر - صفر مساوی هستند!

گرچه شاید جملات بالا گاف محسوب نشود اما بهرام خان شفیع گاف‌های به یاد ماندنی را در فوتبال ایران به نام خودش ثبت کرده است:

بهرام شفیع

1- بهار 1376، بازی ایران- سوریه در مقدماتی جام جهانی 98 فرانسه در ورزشگاه آزادی با وزش شدید باد همراه بود. بازی‌ای که یکی از به یادماندنی‌ترین گزارش‌های بهرام شفیع را شاهد بودیم. در آغاز بازی شفیع به شوخی گفت: حالا باید دید که دو تیم در کجای زمین قرار خواهند گرفت، سکه یار دوازدهم یکی از دو تیم رو معرفی می‌کند و این بار دوازدهم کسی نیست جز یاد وزش کننده در ورزشگاه آزادی که اتفاقا لباس هم به تن نداره اما یار خوبیه!

2- در همان بازی عابدزاده توپی را بلند برای استاد اسدی می‌فرستند که باد جهت توپ را منحرف می‌کند و توپ به بازیکن سوری می‌رسد. بازیکن سوریه توپ را بلند سانتر می‌کند که باز هم باد توپ را منحرف می‌کند و به رضا شاهرودی می‌رساند که شفیع با همان خنده‌های بامزه‌اش می‌گوید: خب بینندگان عزیز شاهد بودید که باد آورده را باد برد!

3- استوقوس دار گفتن شفیع در هر گزارشش هنوز زبانزد خاص و عام است، اما صحبت از شش دانگ حواس کردن او هم در یادها مانده است. شفیع که بازی ایران و عربستان را در دوحه گزارش می‌کرد. در جایی که بهزاد غلامپور با سوتی‌هایش باعث شد تیم ملی چهار برسه به عربستان ببازد و حذف شود، در حالی که از دست غلامپور عصبانی بود گفت: خب باید گفت شش دانگ حواس غلامپور معلوم نبود کجا بود، یک دانگش که به مهاجم حریف بود، دو دانگش به دیوار دفاعی، یک دانگ هم به نیمکت ذخیره، یک دانگش هم احتمالا در تهران بوده و یک دانگ هم به عواقب بعد از بازی. حتماً یک دانگ حواس غلامپور به توپ نبود، و گرنه این گل‌های بد را نمی‌خورد.

4- بهرام شفیع در گزارش مراسم افتتاحیه المپیک بارسلونا گفت: خب حالا کبوترها رو در تصویر داریم که به اهتراز در آمدند!

5- در یوررو 1992 دانمارک با بازیکنان بی‌نام و نشان و نه چندان مطرح تا فینال این رقابت‌ها پیش رفت و در فینال آلمان را شکست داد و قهرمان شد. بهرام شفیع در یکی از بازی‌های دانمارک گاف تاریخی و به یادماندنی ای داد. سرمربی دانمارک یکی از بازیکنانش را تعویض کرد و کارگردان تلویزیونی نام بازیکن ورودی را به همراه نام دانمارک ( Denmark) روی صفحه تلویزیون حک کرد. شفیع هم با بادی در غبغب گفت: خب حالا دن مارک وارد زمین می‌شود!

بهرام شفیع

6- اوج گزارشگری شفیع در جام جهانی 98 فرانسه بود. شفیع عشق برزیل با حساسیت بالایی بازی‌های برزیل را گزارش می‌کرد، تا همین الان هم خوره‌های فوتبال خارجی با شنیدن نام‌های دونگا، دنیلسون، رونالدو، روماریوو ریوالدو یاد شفیع می‌افتند. مثل گزارش کردن این صحنه‌ها: بازیکنان شیلی در مقابل برزیل اون قدر هجومی و روون بازی می‌کنن که آدم فکر می‌کند برزیل ده گل عقبه، اما نه، اما نه، اما نه، چهار بر یک به سود برزیل.»

7- در جام 90 ایتالیا، دعوا بر تلفظ اسامی بالا گرفته بود و هر گزارشگر نام به خصوصی را بر زبان می‌آورد. مثلا تلفظ نام مهاجم گلزن ایتالیا یعنی سالواتوره اسکیلاچی حسابی سوژه شده بود. در یکی از بازی‌های سالواتوره گل زد. شفیع هم که حسابی آب و روغن‌ قاطی کرده بود، گفت: حالا استچیلاچی، شیلاچی، اسکیلاچی، اشیلاچی و اسیلاچی یا هر اسم دیگر ی که داره و من از اون بی‌خبرم ایتالیا را جلو می‌اندازد! اشچلاتی چه گلی زد...

8- در جام 98 که مراکش حضور داشت، در یکی از بازی‌ها نام بازیکن مراکشی همراه با پرچم تمام قرمز رنگ کشور بر مراکش روی صفحه جعبه جادویی دیده شد. شفیع هم که انگار چیز تازه‌ای کشف کرده باشد، با صدای بلند و هیجانی گفت: «بله، اخراج! من که نفهمیدم چی چیه! اما اخراج به خاطر چی بود؟» شفیع کارت قرمز را با پرچم مراکش اشتباه گرفت: «حالا باید تیم ده نفره بازی کند.»

9- استاد شفیع در تلفظ نام بازیکنان تبحر ویژه داشت و کمتر پیش می‌آمد بتواند تلفظ صحیح نام‌های خارجی را به درستی انجام دهد. او به رابی فاولر می‌گفت: «رابی فلاور» و یا به هارگریوز می‌گفت: «hargriooz» یک بار در سال 77 که بازی‌های شرق و غرب NBA بین نیویورک و یوتابود، اسم کاپیتان نیویورک هم پاتریک و یووینگ بود و شفیع اول گفت: « و حالا اوین» کمی بعد تصحیح کرد: «این هم کاپیتان یونگ»، چند دقیقه بعد اعلام کرد: «اونگ» وحتی «وینک» خلاصه این اسم را صدابار اشتباه خواند و به روی خودش هم نیاورد تا در پایان بازی حرف آخرش را هم زد: «این هم کاپیتان با تجربه تیم نیویورک نیکز، پاترف» عزیز من، هر گردی که گردو نیست! 

 

برگرفته از سایت تبیان

نظرات 1 + ارسال نظر
امیر پنج‌شنبه 3 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 05:33 ب.ظ http://www.reyshop.com/group.htm

با سلام

وبلاگ شما خیلی جالب بود
دوست داشتید تو گروه ما عضو شوید و در قرعه کشی ما شرکت کنید

http://www.Reyshop.ir
http://www.Reyshop.com
http://www.reyshop.com/group.htm

با تشکر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد